بسم الله الرحمن الرحیم الَلهُمَ کُن لِوَلیِکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَنِ ، صَلَواتُکَ عَلیهِ وَ عَلی آبائِهِ فی هذِه الساَعةِِ وَ فی کُل ساعةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَینًا حَتی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعًا وَتُمَتِعَّهُ فیها طَویلاً

حمله رسانه ای - منجی آخر الزمان
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

منجی آخر الزمان

خانه |صفحه ی مشخصات | پست الکترونیک

حمله رسانه ای

هدف از حمله رسانه‌اى به فرهنگ انتظار چیست؟

محمد شفیع نژاد

 

جریان روشنفکرى بومى غربگرا که در ادبیات سیاسى کشور بر آنان نام روشنفکر گذاشته

شده، از بدو پیدایش تاکنون، دوره هاى گوناگونى را طى کرده است.

وجه مشترک حرکت این جریان در طول این دوره ها، بومى سازى ارزش هاى

پایه اى و ساختارى هژمونى غرب در ایران بوده و البته وجوه تفاوت و تناقض رفتارى

آنها معمولاً ریشه در شرایط سیاسى روز دارد.شرایط سیاسى اى که به دلیل بستر بودن

براى فعالیت روشنفکران، مشخص کننده تاکتیک هاى آنها براى نیل به استراتژى بلندمدتشان

هم هست.

 

بنابراین طبیعى بود که تغییر شرایط سیاسى روز، خواسته یا ناخواسته، تاکتیک هاى این جریان را نیز تغییر دهد.با این همه، نسل روشنفکران دهه ?? به بعد، به دلیل اقتضاى شرایط وقت که از جمله مهمترین آنهاست، قیام دهه ?? روحانیت اصیل به عنوان نماینده وجدان دینمدار ملت، سعى نمود در حوزه تقابل نرم با فرهنگ دینى مردم، محافظه کارانه تر عمل کند و جز در موارد تقابل احکام فقهى با ارزش هاى لیبرالیسم، در سایر موارد یا از کنار موانع عمیق فرهنگى اسلام در برابر لیبرالیسم بگذرد و یا در صورت امکان، حتى آنان را با توسل به قرائت یا تفسیرى منحصر به فرد و البته عوام پسند، مصادره به مطلوب نماید.

 

این احتیاط خصوصاً پس از پیروزى انقلاب اسلامى و به ویژه پس از رأى قاطع مردم به جمهورى اسلامى، براى روشنفکران دهه ?? جنبه حیاتى هم یافت.آنچنان که تخطى آنان از روال احتیاط در اوایل دهه ?? که به صدور بیانیه اى علیه حکم «قصاص» از سوى روشنفکران وقت منجر شد، اعلام «ارتداد» این جماعت محافظه کار را نتیجه داد و آنان را به اعلام عذرخواهى وادار ساخت.

البته همه روشنفکران هم یکسان نبودند و بودند کسانى از آنان که در حوزه رفتارهاى شخصى و فقط در این حوزه به گونه اى ملموس، متفاوت از سایرین بودند.

 در این میان، بازرگان و بدنه جوان جریان روشنفکرى دهه ?? تعلقات خود به حوزه اعتقادات و مذهب عمومى را حفظ کرده بود، اما ترجیح مى داد شگفتى خود از آنچه از پیشرفت مادى غرب و نظم مدرنیتى آن مى دید را با تأویل مفاهیم عمیق و تصدیق شده دینى به دستورات پوسته اى و همچنین تظاهر، جبران کند.

 

در منش این گروه، تقید به دستورات ظاهرى اسلامى و البته ابا نداشتن از نمایش علنى این تقید، از آن جهت که اثبات پایبندى آنان به شعارهاى دینى دهه هاى سى و چهل آنها در پایه گذارى انجمن هاى اسلامى دانشگاه ها مى شد، هم فال بود و هم از آن جهت که روشنفکران پیر را به عنوان نمایندگان قرائت خاصى از «دیندارى» معرفى مى نمود، تماشا.

قرائتى که در منظومه آن، ساماندهى امور فردى، غایت و تکامل دین و دیندارى محسوب مى شد.

اما با گذشت نزدیک به ?? سال از آن تاریخ و در دهه ،?? فرزندان آن روشنفکران پیر در پى کنش ها و واکنش هاى سیاسى روز، حرف هاى متفاوتى در عرصه رسانه مى زنند که منش و روش پدران خود را البته در مواردى نقض مى کند.

تجرى نسبت به پایه اى ترین و سنتى ترین ریشه هاى اعتقادى ملت ایران که از قضا به دلیل پیوندهاى احساسى و شعارى مردم با آن، علاوه بر برخوردارى از جایگاه ویژه براى خواص، نزد عامه مردم هم مهم تلقى مى شوند، یکى از این تفاوت ها است.

 

چندى است که تیم نوباوگان رسانه اى این جریان، به بهانه هاى مختلف و متفاوت به بیان جملاتى در باب مهدویت و انتظار مى پردازند و به راحتى از آنچه قرن ها و سال ها و ماه ها و هفته ها در وجود دینى مردم کشورمان نهادینه شده، با عنوان «خرافه گرایى» و یا «رؤیاپردازى» نام مى برند.

بیان چنین اظهاراتى اگرچه پیش از این و در دوران حاکمیت دولت خاتمى هم درباره مفاهیم و اشعار ناب مذهبى مردم همچون عاشورا و شهادت... تکرار شده بود، اما در دو سال اخیر خصوصاً بر موضوع مهدویت و انتظار تمرکز خاصى یافته است و از قضا پشتیبانان مالى این جریان رسانه اى نیز در موارد گوناگون و مختلف بر بیان آن پاى فشردند.

 

در آخرین نمونه آن سخنگوى یکى از احزاب تکنوکرات کشور که اعضاى آن به صورت رسمى و غیر رسمى به تغذیه مالى و فکرى این جریان رسانه اى پرداخته اند، در یکى از دانشگاه هاى کشور و در میان دانشجویان اعلام کرد که به اعتقاد وى حداقل تا (????) هزار سال دیگر مسئله اى به نام «ظهور» اتفاق نخواهد افتاد و به همین دلیل، پافشارى بر این مسأله، اولویت ندارد. این درحالى است که رسانه هاى وابسته به این حزب و جریان فعال رسانه اى آنها نیز اخیراً و به بهانه هاى مختلف از جمله پرداختن به سابقه مداحى ها و یا شعارهاى رئیس جمهور در ابتداى سخنانش، به تمسخر به بیان جملاتى از این دست پرداخته اند.

 

این تجرى نسبت به آنچه لا اقل به مدت سى نسل است که در فرهنگ و اعتقادات مردم، ریشه دوانیده و اتفاقاً به همین دلیل، زوال آن نیز ممکن نمى باشد، لا اقل از آن جهت که بتوان پروژه رسانه اى این جریان را ارزیابى هزینه - فایده نمود، لازم به نظر مى رسد.

 

در نگاه اول مى توان این تحرکات رسانه اى که در دو سال اخیر تمرکز بیشترى نیز یافته است را ناشى از لج بازى هاى سیاسى اى دانست که در آن غالباً یک طرف به جهت مقابله براى هرآنچه مخالفش از گفته ها و اعتقادات و سیاستگذارى ها بنوازد، چشم بسته، ساز مخالف کوک مى کند.

 

با قبول این پیش فرض، این گونه مخالفت ها با مبانى دینى و اعتقادات درآمیخته با فرهنگ و عواطف ملت را از آن جهت که نه از پارادایم اعتقادى جریان رسانه اى مذکور، بلکه از عملگرایى و روزمرگى مفرط سیاسى آن برخاسته است، بیشتر مى توان یک انتحار سیاسى نامید.

چرا که در این فرض، طبیعتاً اتخاذ چنین تاکتیک رسانه اى و سیاسى بدان جهت که در برابر هزینه گزافش، بلافایده بوده و تنها در حد یک اعلام موضع سیاسى مخالف، کاربرد دارد، همانقدر مضحک است که انجام عملیات انتحارى به قصد زنده ماندن!

 

البته چنین احتمالى خصوصاً در مورد جریان رسانه اى مذکور، بدان جهت که بستر تولدش بر خلاف جریان روشنفکرى دهه هاى ?? و ،?? صرفاً تحرکات حزبى بوده و از قضا علت محدثه و مبقیه آن، ارتزاقش از سران یک حزب سیاسى ??-?? ساله است، به سادگى قابل رد نبوده و تأمل درباره آن چندان بیراه نیست.

 

این مسئله زمانى بیشتر خود را مى نمایاند که اتفاقاً حزب مذکور از سرسخت ترین دشمنان رئیس جمهورى باشد که اکنون ?? ماه است، پیش از آغاز تمامى سخنان خود، دعاى فرج را قرائت مى کند و از انتظار سخن مى گوید.

 

اما در فرض دوم اگر این پروژه رسانه اى را نه از لج بازى هاى مرسوم سیاسى، بلکه ناشى از صف بندى هاى واقعى و تضادهاى پارادایمى بدانیم و از این منظر تفسیر کنیم، آن گاه تعلق خاطر جریان رسانه اى مذکور به منظومه فکرى لیبرال - دموکراسى که در بیان این احساس تعلق ، اصرار عجیبى هم دارد، و حتى در نوشته ها و مصاحبه ها خود را با نام لیبرال معرفى مى کند، مى تواند ریشه این هجمه برنامه ریزى شده باشد.

در این منظومه فکرى، غایت تاریخ، هضم و انحلال تمامى ایدئولوژى هاى رقیب در برابر هژمونى لیبرال دموکراسى غرب نمایانده مى شود و رسانه هاى غربى براى محقق کردن این پیش بینى تجربه ناپذیر، همسو با فشارهاى ساختارى و سخت حکومت ها و قدرت هاى سیاسى غربی، به فشارهاى نرم تبلیغاتى روى مى آورند.

 

اما در برابر فشارهاى سیاسى - رسانه اى غرب براى غلبه دادن این هژمونى، مقاومت هایى در سایر ملل هم وجود دارد که مضمحل نمودن آنها از آن جهت که داراى صبغه فرهنگى هستند، مستلزم حضور سربازان بومى «لیبرالیسم» در این کشورهاست. به هر میزان که مقاومت یک ملت در برابر ارزش هاى پذیرفته شده لیبرال دموکراسى، رنگ ایدئولوژیک بیشترى داشته باشد و هر اندازه این مقاومت ریشه اى تر باشد، جایگاه این سربازان بومى در تحقق رؤیاى لیبرالیسم رفیع تر و عملکردشان خطیرتر خواهد بود.

 

شاید بتوان گفت فرهنگ «مهدویت و انتظار غیر منفعلانه» که از پایه اى ترین مشخصات و تئورى هاى اسلام ناب است، از آن جهت که روح امید و مقاومت را به ملت ها مى دمد، بزرگترین مانع بر سر راه هضم و انفعال در برابر هژمونى غرب است.در کشور ما و در میان ملت ایران که رسوخ این تئورى، طى مسیر تاریخى بلندمدت خود، از یک امر احساسى صرف به چارچوب اصلى و شاکله اعتقادى ملت تبدیل شده است، به نظر مى رسد انجام پروژه اى که مطابق فرض دوم، غایتش حذف چنین مانعى باشد، براى سربازان بومى لیبرالیسم پرهزینه باشد. هرچند که در این فرض ممکن است فایده بلندمدتى که هژمونى غرب از این پروژه مى برد، توجیه کننده مجموع هزینه هایى باشد که سربازان بومى آنها، براى هر بار مقابله رسانه اى با این فرهنگ مى پردازند.

 

در هر صورت، از آنجا که این پروژه مدتى است در رسانه هاى این جریان کلید خورده است و تحلیل یادداشت پیش رو عملاً یک تحلیل پسینى است، باید گفت که بر مبناى پیش فرض دوم، این اقدام هاى متمرکز، در حقیقت چینش قطعاتى از پازل استراتژى بلندمدت باشگاه رسانه اى نوروشنفکران است.اگر این چنین باشد - که با رد پیش فرض اولیه، غیر از این هم محتمل نخواهد بود - آنگاه نتیجه طبیعى پافشارى این باشگاه نوظهور و البته منسجم، بر چنین استراتژى اى، یقیناً به وجود آمدن شکاف هاى عمیق اعتقادى در فضاى سیاسى آینده کشور خواهد بود.

 

شکاف هایى که «لیبرال - دموکرات هاى مسلمان» در یک سوى آن براى تثبیت ارزش هاى لیبرالیستى، به دنبال برچیدن درهم تمامى موانع سطحى و عمیق، سیاسى و فرهنگى و... خواهند بود و در طرف دیگر آن، پایبندان به اعتقادات گره خورده با عواطف ملت ایران که قرن ها در دل مردم این سرزمین جوشیده.

 

 منبع : روزنامه ایران


نوشته شده توسط محمد حسن رحیمی در پنج شنبه 87/2/19 و ساعت 8:0 عصر | نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
منجی آخر الزمان
محمد حسن رحیمی
در این وبلاگ سعی بر آن است که اطلاعاتی مفید در ضمینه انتظار و فرهنگ آن در اختیار عاشقان مولا ولی عصر (عج) داده شود
لینک به وبلاگ
منوی اصلی
 RSS 
 Atom 
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین

آمار وبلاگ
بازدید امروز : 22
بازدید دیروز : 5
مجموع بازدیدها : 4343
خبر نامه
 
ParsiBlog.comپیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ فارسی